loading...
دلتنگی های مادرانه ام درسوگ تو
عزیزه بازدید : 9 چهارشنبه 15 آبان 1392 نظرات (0)

ارباب صدای قدمت می اید

هنگامه اوج ماتمت می اید

ما در تب وتاب عشق تو می سوزیم

حالا که محرمت می اید

السلام علیک یا اباعبدالله

عزیزه بازدید : 17 یکشنبه 14 مهر 1392 نظرات (0)
یه دیواری میـون ماست

یه دیواری که از سنگه
یه بـغـضی تـو گلـو دارم

که با اشکام هماهنگه...!

یه دیواری مـیـون مـاست....

که جنسش فاصله س اینبار !!

نه میشه راه بغضو بست

نه میشه رد شد از دیوار . . . .
عزیزه بازدید : 10 یکشنبه 14 مهر 1392 نظرات (0)
ﺑﻮﯼ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ
ﺑﻮﯼ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮ
ﺑﻮﯼ ﺩﻟﺴﺮﺩﯼ ،
ﺑﻮﯼ ﺭﻭﯾﺎ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﯾﺪﻩ
ﺑﻮﯼ ﺗﻮ

ﺑﻮﯼ ﻋﺸﻖ
ﻣﺴﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﭘﻨﻬﺎﻥ
ﺑﻮﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ
ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻭ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻦ...

ﺑﻮﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ،
ﺑﻮﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ،
ﺑﻮﯼ ﻣﺎﺿﯽ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺣﺎﻝ ﻧﺸﺪ
ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺳﺘﻤﺮﺍﺭﯼ ﺑﻮﺩ!

دلتنگ پاییزی هستم که تو کنارم بودی..
عزیزه بازدید : 9 یکشنبه 14 مهر 1392 نظرات (0)
ﭘﺎﯾﯿـــــــــﺰ !!...
ﺍﺑــــــﺮﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺑﻔﺮﺳﺖ ...
ﺷﺴﺘﻦ ﺍﯾﻦ
ﮔـــــــــﺮﺩ ﻏـ ـ ـ ـ ـﻢ ﺍﺯ ﺩﻟـــــــ ﻣـ ـ ـ ـ ـﻦ
ﭼﻨﺪ ﭘﺎﯾــﯿــﺰ
ﭼﻨﺪ ﺑــــــــــﺎﺭﺍﻥ
ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ...~
عزیزه بازدید : 10 یکشنبه 14 مهر 1392 نظرات (0)
اینجا همه خوبند ، خیالت راحت !
من مانده ام و چهارتا هم صحبت
این گوشه نشسته ایم و دلتنگ توایم
من ، عشق ، خدا ، عقربه های ساعت.....
عزیزه بازدید : 9 یکشنبه 14 مهر 1392 نظرات (0)
این مثنوی حدیث پریشانی من است
بشنوکه سوگنامه ویرانی من است
امشب نه اینکه شام غریبان گرفته ام
بلکه به یمن امدنت جان گرفته ام
گفتم مرو که تیره شود زندگانیم
با رفتنت به خاک سیه می نشانیم
گفتی زمین مجال رسیدن نمی دهد
بر چشم باز فرصت دیدن نمی دهد
وقتی نقاب محور یکرنگ بودن است
معیار مهرورزی مان سنگ بودن است...

دیگر چه جای دلخوشی وعشق بازی است
اصلا کدام احمق از این عشق راضی است
این عشق نیست فاجعه ی قرن اهن است
"من" بودنی که عاقبتش نیست بودن است
حالا به حرفهای غریبت رسیده ام
فهمیده ام که خوب تورا بد شنیده ام
حق با تو بود از غم غربت شکسته ام
بگذار که صادقانه بگویم...پسرم خسته ام....!

عزیزه بازدید : 11 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

به عزیزی قول دادم از دلتنگیهام چیزی نگم چیزی ننویسم اما...

چه کنم با لحظه لحظه وساعت ساعته ماه رمضون .سجاده ای که زیر سقف اسمون پهن میشد وناله هایی جانکاه ...

سال گذشته روز تولد داود اورده بودنش تو بخش تا ملاقات کننده ها ودوستاش بتوونن باهاش دیدار داشته باشن .تازه اون وقت بود که میشد فهمید چه برسر ما امده .چقدر لاغرشده بود دیگه از سینه های عریض ومردانه اش نشانی نمانده بود وصورت مهربان وتکیده اش چقدر معصومتر ومظلومتر شده بود .

اتاق پرشده بود ازگلهایی که براش اورده بودن وارزوی بهوش امدنش که در دل همه ی ما ماند...

امسال گلهارا هدیه مزارش می کنم

وبجای تولدت مبارک باز می گویم تسلیت قلب صبورم...تسلیت!

عزیزه بازدید : 6 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

همیشه نمی شود به بی خیالی زد وگفت:

تنها امده ام تنها میروم.

یه وقتایی شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای کم می اوری

دل وامانده ات یک نفر را می خواهدکه عاشقانه دوستش داری......

عزیزه بازدید : 10 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

من که از هجرت دوست می ترسم

کاش می دانستم

روزی که بهم نزدیکیم چه بهایی دارد

کاش می دانستم

که چرا مرغ مهاجر وقت پرواز......به خود می لرزد....!

تعداد صفحات : 6

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 51
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 101
  • بازدید کلی : 1,204